اگر به ذهن بال و پر داده شود انسان خودش را بیشتر باور خواهد کرد و بیشتر بدنبال مفاهیم و واقعیتهای مفهومی خواهد رفت . ابتدا خواهد یافت که موجودی همانند سایر جانوران نیست . سپس خواهد پرسید پس چیست ؟ و چه باید باشد و چطور .
مسلما باور و پذیرفتن خود اولین و بلندترین گام در طول عمر یا حیات هرانسانی می باشد .
. و این یعنی آغاز زندگی , در بسیاری از مکاتب و نظریه ها انسان را کاملا آزاد معنا کرده اند گرچه عملا محدود ترین قرارش میدهند چون آزادی را در حد خواسته های خودشان قبول دارند . تعارض در نظریه ؟
انسان باید خودرا بعنوان انسان یعنی موجودی کاملا متفاوت و غیر قابل مقایسه با همه ی موجودات عالم بداند و یقین داشته باشد چون اگر چنین اتفاقی بیفتد صاحب نظریه باید تفهیم و قابل پذیرش کند انسان بودن یا پذیرش انسانیت را
پذیرش اینکه من یک انسان هستم یعنی نسبت به عالم هستی و خودم مسوولیت دارم یعنی اینکه باید بپذیرم ماموریت دارم و بی هدف نیامده ام به دنیا .
آیا دنیا و همه ی عالمیان هم اینچنین هستند یا فقط انسان برای هدفی بوجود آمده است ؟
اگر همه ی دنیا هم وظایف و مسئولیتهایی دارند آن وظایف یا مسئولیتها چه هستند ؟
آیا اگر قرار است من به وظایف انسانی و انسانیت خودم برسم ارتقاء یافته ام یا چه تاثیر دیگری برای خودم و دنیا خواهم داشت ؟ و .
ملک علیزاده اول
انسان ,یعنی ,نظریه ,ی ,وظایف ,قابل ,همه ی ,باشد و ,؟ و ,مسوولیت دارم ,دارم یعنی
درباره این سایت